کارخانه مترادف ساخت

کارخانه. /kArxAne/. مترادف کارخانه: کارگاه، ماشین خانه، نگارخانه، نگارستان، آشپزخانه، مطعم، زرادخانه، قورخانه. معنی انگلیسی: factory, mill, plant, work, workplace, concern, works, studio, or mechanism, housework.

بهره برداری. ( ~. بَ) (حامص .) معنی بهره برداری . [ ب َ رَ / رِ ب َ ] (حامص مرکب ) استفاده از سود چیزی . || عمل برداشتن حاصل زراعت . (فرهنگ فارسی معین ). برداشت حاصل . برداشت محصول . برخوردن از سود و نفع.

کارخانه مترادف ساخت ; تجهیزات خرد کن کوچک قلع در برونئی ... معنی واژهٔ کارخانه در واژگان مترادف و متضاد به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب 0 یک واژه بنویسید جست‌وجو در همهٔ واژه‌نامه‌ها ...

تاسیس کارخانه­ ی سازه­ های فلزی ncg در سال 1391 بخشی از پروسه و فرآیند پیشبینی شده توسط مدیریت شرکت برای کامل کردن پازل صنعتی سازی و رسیدن به آرمان ساخت و ساز با کیفیت و پایدار بود.

امیر [ مسعود ] بفرمود تا قتلغتکین کوتوال را با خلعت و بوالحسن نصر را که ساخت داشتند بنشاندند و دیگران بر پای داشتند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 241). - ساخت افکندن ؛ ساخت انداختن .

مترادف; فرهنگستان ... کارخانه پیدا نشد! از درستی املای واژهٔ نوشته‌شده مطمئن شوید. شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید. این جست‌وجو را در فرهنگ‌های دیگر انجام دهید.

حسگر. سنسور یا حسگر ( زبان انگلیسی: Sensor) ابزاری است که به یک محرک فیزیکی خاص واکنش نشان می‌دهد و یک سیگنال الکتریکی قابل اندازه‌گیری تولید می‌کند. سنسورها می‌توانند مکانیکی، الکتریکی ...

کارخانه هوشمند یک کارخانه هوشمند در واقع شبکه‌ای از ماشین‌آلات، مکانیزم‌های ارتباطی، تجهیزات محاسباتی و سیستم‌های فیزیکی و سایبری است که به یکدیگر متصل بوده و در آن‌ها از فناوری هوش ...

سیمان (به فرانسوی: Ciment) ماده‌ای است که روی سطح اجسام جامد اعمال می‌شود تا آنها را محکم به هم بچسباند یا به عبارت دقیق‌تر، ماده پودری است که پس از مخلوط شدن با آب، به حالت نرم و خمیری درآمده (که ...

کارخانه - مراتی, تعریف, مترادف, متضاد, مثال ها. فارسی - مراتی مترجم. مترجم و فرهنگ لغت آنلاین

یافتن یک واژه در زبان گذشته کاری بس نادرست می باشد به آسانی با نگاه به کاربرد و آنچه در میان همه زبان ها بهره برداری می شود برابر های زیر پیشنهاد می شود. کارخانه ای = صنعتی. کارخانه داری = صنعت ...

صنعت پتروشیمی. صنعت پتروشیمی ، (به انگلیسی: Petrochemical industry) بخشی از صنایع شیمیایی است که فراورده‌های شیمیایی را از نفت یا گاز طبیعی تولید می‌کند. البته برخی از ترکیبات شیمیایی ساخته‌شده از نفت ...

مراحل ساخت کارخانه. تسطیح کف و برداشتن خاک. اجرای فندانسیون سوله ودیوار محوطه که شامل بتن مگر ،قالب بندی ،آرماتوربندی قرار دادن صفحه ستون و ریختن بتن. ساخت و نصب سازه سوله وسازه اداری. اجرای ...

معاون اجرایی سازمان مهندسی و عمران شهر تهران درخصوص تولید آسفالت به طور میانگین در ساعت گفت: کارخانه شماره ۶ ظرفیت تولید ۱۶۰ تن آسفالت در ساعت، کارخانه شماره ۹ ظرفیت تولید ۲۴۰ تن در ساعت ...

نمونه کوچکی ازخانه وعمارت که پیش ازشروع به ساختمان ازچوب یامقواساخته می شود ( اسم ) ۱- نمونه ای از یک ساختمان کارگاه کارخانه و غیره که با چوب و مقواسازند و تغییرات لازم را در آن دهند و سپس مطابق همان نمونه ساختمان را بر ...

استیک اسید بدون آب و خالص (استیک اسید یخی) یک مایع بدون رنگ بوده که آب را از محیط اطرافش جذب می‌کند (هیگروسکوپی) و در دمای ۱۶٫۵ درجه سانتیگراد (حدود ۶۲ درجه فارنهایت) به شکل یک جامد کریستالی بی ...

تیرچه بتنی چیست؟. تیرچه بتی و یا تیرچه بلوک یکی از انواع تیرچه می‌باشد که از میلگرد و بتن به صورت پیش ساخته در ساختمان‌سازی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای ساخت این نوع تیرچه از یک آرماتور ...

مترادف و متضاد. work (اسم) فعل، کار، عملیات، چیز، وظیفه، سعی، ساخت، استحکامات، زحمت، شغل، زیست، کارخانه، نوشتجات، موثر واقع شدن، اثار ادبی یا هنری ...

کارخانه=factory. کارخانه: [اصطلاح دامپروری] واحدهایی که به منظورجوجه کشی، تهیه فرآورده های لبنی، خوراک دام وطیوریامواداولیه، ساخت آنها احداث گردیده یامی گردند، دراین کتاب، کارخانه نامیده می ...

واژه ساختمان کاملا پارسی است چون در ترکی می شود دینا در عربی می شود مبنی این واژه یعنی ساختمان صد درصد پارسی است. ساختمان از دو کلمه ساخت که معنی احداث بنا را دارد . ساخت و ماند . ساخت و باقی ...

در ۱۸۷۰، نخستین خط مونتاژ متحرک در کارخانه های بسته بندی گوشت شیکاگو در امریکا به کار گرفته شد. در ۱۹۱۳، در صنایع ساخت خودرو نیز از این خط مونتاژ استفاده کردند.

مترادف ساخت: ساختن، صنع، صنعت، محصول، مصنوع، شکل، نقشه، ساختمان، ساختار، سازوبرگ، ساز، سامان معنی انگلیسی : composition, conformation, constitution, make, structure

کارخانه. پخش صوت. معنی 1- كارگاه. 2- ماشين خانه. 3- نگارخانه، نگارستان. 4- آشپزخانه، مطعم،. 5- ، زرادخانه، قورخانه. انگلیسی factory, plant, mill, manufactory, firm, work, housework, workhouse, studio.

مترادف و متضاد manufacture verb build, produce Synonyms: accomplish, assemble, carve, cast, cobble, complete, compose, construct, create, execute, fabricate, fashion, forge, form, …

تخلیهٔ کارخانه‌های تصفیه فاضلاب; آب مورد استفاده در شستشو (شستشوی شخصی، لباس، کف زمین، ظرف‌ها و غیره) که به عنوان پساب شناخته می‌شود. بارش باران جمع‌آوری شده در پشت بام، حیاط، جدول‌ها و غیره.

مترادف و متضاد کارخانه. کارگاه; ماشین‌خانه; نگارخانه، نگارستان; آشپزخانه، مطعم; زرادخانه، قورخانه

پتروشیمی یا نفت‌شیمی ( انگلیسی: Petrochemistry) شاخه‌ای از دانش شیمی است که تبدیل نفت خام و گاز طبیعی را به فراورده‌های مصرفی مورد مطالعه قرار می‌دهد. پتروشیمی، زیربنای صنایعی با همین نام است ...

گام اول: بارش فکری. روی کاغذ، برنامه Word، ساخت چک لیست در اکسل ، نوشن (Notion) یا هر محیط نوشتاری دیگر شروع به نوشتن فعالیت‌های آتی کنید. به هیچ عنوان آن‌ها را دسته‌بندی نکنید و برایشان زمانی در ...